گفت میخوام مسلط بشی تا پروژه بسپرم بهت
بعدم ی پیشنهاد بهش دادم برای بحث دیجیتال مارکتینگ ک استقبال کرد و قرار شد ب زودی وقتی سایت ب بازدید مطلوب رسید پیاده اش کنیم.
من دختر جسوری هستم
تا الان خیلی راحت ازش انتقاد کردم
ایرادای کارو گفتم
گاهی وقتا محکم سر یه چیزایی موندم و باعاش انقد بحث کردم ک بالاخزه یکی مون قانع شدیم
و علاقه مندم ب یادگیری مباحث مختلف
ب قول خودش ادم با استعدادیم
ب قول خودش ادم زرنگی ام و این زرنگی در همه ی ادما نیس
برای همین داره روم سرمایه گذاری میکنه تا انشاالله جواب بهتری بگیربم
اما با همه ی این مسایل ک گفتم
یه نکته خیلی مهم وجود داره
اگه سپیده یادش بره ک باب این اشنایی رو خدا فراهم کرد و ب چشم برهم زدنی میتونه از بین بره
اگه یادش بره این توانایی هارو خدا بهش داده
اگه یادش بره باید از همه این توانایی ها در چارچوب اخلاق و انسانیت و دیانت استفاده کنه
اگه یادش بره ک قراره ب کمال برسه و نه اینکه انحراف پیدا کنه
بازنده اصلی این زندگی سپیده اس
اگه من نبودم کسی دیگ در شرکت این کارا رو انجام میداد
همونطور ک قبل من هم اینکارا انجام میشد
پس اینکه خدا این فرصتو ب من داده در واقع منت برمن گذاشته و خواسته حالم خوب باشه و از بودنم لذت ببرم
و من نباید ناسپاسی کنم و خدایی نکرده غرور برم داره
خداجونم نوکرتم همه جوره مرررررسی ک هوامو داری یه لحظه دستامو ول کنی بازنده ترینم
دوست دارم ی عالمه مهربونم
درباره این سایت